عاطفه رشنویی مدیر میراث جهانی چغازنبیل و هفت تپه در یادداشتی نوشت: شعار «گردشگری و دگرگونی پایدار» در سال جاری، بازتابدهنده گفتمانی جهانی است که ریشههای آن در اسناد کلیدی سازمان ملل و یونسکو جای دارد. کنوانسیون ۱۹۷۲ میراث جهانی، دستورکار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار و منشورهای تخصصی ایکوموس بارها تأکید کردهاند که گردشگری نباید صرفاً بهعنوان یک صنعت خدماتی تلقی شود، بلکه ابزاری برای توانمندسازی جوامع، حفاظت از محیط و میراث و ایجاد تغییرات مثبت پایدار است. این یادداشت میکوشد نشان دهد چگونه میراث جهانی چغازنبیل میتواند نمونهای گویا برای پیوند گردشگری و دگرگونی پایدار باشد.
مطابق کنوانسیون ۱۹۷۲، دولتهای عضو موظفاند میراث جهانی را نه تنها بهلحاظ فیزیکی بلکه در پیوند با ارزشهای فرهنگی و اجتماعی برای آیندگان محفوظ بدارند. در این چارچوب، مفاهیمی چون مدیریت یکپارچه، ظرفیت برد گردشگری و گردشگری مبتنی بر جامعه در ادبیات یونسکو و ایکوموس جایگاهی بنیادین یافتهاند. همچنین، سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) سه محور کلیدی برای گردشگری پایدار معرفی کرده است: حفاظت محیط زیست، توسعه اجتماعی-فرهنگی، و رشد اقتصادی مسئولانه.
این مفاهیم زمانی عینیت مییابند که به زمینههای محلی متصل شوند؛ جایی که میراث ملموس و ناملموس با نیازهای معیشتی و فرهنگی مردم درهم تنیده است.
زیگورات چغازنبیل، نخستین اثر ایران که در سال ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد، نه تنها یک بنای آیینی عیلامی، بلکه عنصری از یک چشمانداز فرهنگی گستردهتر است. این محوطه، ذینفعان متنوعی دارد: جوامع محلی، نهادهای دولتی، دانشگاهیان، گردشگران و نهادهای بینالمللی. چنین تنوعی فرصت ارزشمندی برای تحقق دگرگونی پایدار فراهم میآورد.
تجربه اخیر در میراث جهانی چغازنبیل بعنوان نمونه مطالعاتی در این نوشتار به شرح ذیل وقابل توجه است:
توانمندسازی جوامع محلی: آموزش زنان و جوانان روستایی در حوزه صنایع دستی و راهنمایی محلی و خدمات گردشگری، مصداقی روشن از پیوند میراث با اهداف توسعه پایدار، بهویژه برابری جنسیتی است.
مدیریت مشارکتی: بهکارگیری مدل مدیریت مقصد گردشگری (Destination Management) باعث شده است که تصمیمگیریها بهشکل مشارکتی و با حضور جامعه محلی پیش برود.
کنترل ظرفیت بازدید: ارزیابی ظرفیت برد در فصول اوج گردشگری مانع از تخریب محوطه شده و کیفیت تجربه بازدید را ارتقا داده است.
پیوند میراث ملموس و ناملموس: برنامههای فرهنگی همچون جشنوارههای آیینی، موسیقی بومی و روایتگری تاریخ شفاهی نشان میدهد که حفاظت تنها نگهداری سازههای آجری نیست، بلکه پاسداشت هویت فرهنگی منطقه نیز هست.
با وجود این دستاوردها، چالشهای فراوانی همچون فشار کشاورزی و صنعتی در حرایم محوطه، تغییرات اقلیمی و محدودیت منابع مالی پابرجاست. گزارشهای یونسکو و ایکوموس تأکید دارند که تنها با یکپارچهسازی سیاستهای گردشگری با سیاستهای فرهنگی و زیستمحیطی میتوان به پایداری بلندمدت دست یافت.
انتشار «راهنمای سیاستهای گردشگری پایدار در میراث جهانی» توسط یونسکو و سازمان جهانی گردشگری نیز توصیه میکند هر سایت ثبت جهانی یک برنامه مدیریت گردشگری پایدار داشته باشد که ذینفعان محلی در آن جایگاه محوری داشته باشند. چغازنبیل با ظرفیت علمی و مدیریتی موجود میتواند الگویی ملی در این زمینه باشد.
شعار «گردشگری و دگرگونی پایدار» نشان میدهد که گردشگری فرهنگی نه یک فعالیت جانبی، بلکه موتور محرک حفاظت میراث و توسعه پایدار است. تجربه چغازنبیل آشکار میسازد که اگر گردشگری با مدیریت علمی، مشارکت مردمی و تعهد بینالمللی همراه شود، میتواند به چرخهای مثبت از حفاظت، بهرهمندی و عدالت اجتماعی منجر شود.
بدین ترتیب، میراث جهانی تنها یادگاری از گذشته نیست؛ بلکه سرمایهای برای آینده است. در پرتو اصول کنوانسیونهای بینالمللی و درسآموزی از تجربه چغازنبیل، میتوان باور داشت که گردشگری پایدار ابزار اصلی برای پیوند میراث فرهنگی با دگرگونی پایدار و تابآوری جوامع خواهد بود.
انتهای پیام/

نظر شما